۴ نتیجه برای نیازی
پروین میرمیران، سمیه حسین پورنیازی، حمیرا حمایلی مهربانی، فروغ کاویان، فریدون عزیزی،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۸۸ )
چکیده
سابقه و هدف: سوءتغذیه، یک مشکل عمده سلامت در بیمارستان هاست که سبب افزایش عوارض ناشی از سوءتغذیه و مرگ ومیر بیماران بستری می شود. سوءتغذیه به سهولت و با حداقل هزینه درمان می شود. بنابراین، تشخیص زود هنگام سوءتغذیه برای حمایتهای تغذیه ای بیمار، بسیار مهم است. ابزار طراحی شده غربالگری سوءتغذیه بر اساس توصیه های انجمن تغذیه حمایتی انگلستان، افراد سوءتغذیه ای یا در معرض خطر سوءتغذیه یا افرادی را که ممکن است نیاز به حمایتهای تغذیه ای داشته باشند را تشخیص می دهد. هدف مطالعه حاضر، ارزیابی این ابزار غربالگری از نظر روایی و پایایی در بیمارستان بود.
مواد و روشها: ۴۴۶ بیمار بالای ۱۸ سال به صورت متوالی از بخشهای مختلف بیمارستان طالقانی طی ۲۴ ساعت اولیه پذیرش و طی شش ماه انتخاب شدند. برای ارزیابی روایی(validity) ابزار غربالگری، کارشناس تغذیه از بیماران یک ارزیابی کامل تغذیه ای به عنوان استاندارد به عمل آورد، شامل: اندازه گیری های قد، وزن، BMI، چربی زیر پوستی، دور میانه بازو، تاریخچه وزن، درصد کاهش وزن غیر عمدی در ۳ تا ۶ ماه گذشته و یک یادآمد ۲۴ ساعته قبل از بستری در بیمارستان و همچنین وجود علائم گوارشی. نتایج حاصل از این ارزیابی با نتایج حاصل از پرسشنامه غربالگری سوء تغذیه مقایسه شد. برای ارزیابی پایایی (reliability) ابزار غربالگری، دو پرستار شاغل در بخش های بیمارستانی ابزار غربالگری سوءتغذیه را به طور مستقل از یکدیگر طی ۷۲ ساعت اولیه پذیرش، تکمیل کردند. میزان موافقت نتایج محاسبه شد.
یافتهها: درصد موافقت بین نتایج ارزیابی کامل تغذیه ای کارشناس تغذیه و ارزیابی پرستار توسط ابزار غربالگری ۶۶ درصد بود. ابزار غربالگری دارای حساسیت ۷/۸۳ (%۴/۸۷ - ۰/۸۰ :CI۹۵%) و ویژگی ۶/۸۴ (%۱/۸۸-۱/۸۱ :CI۹۵%) درصد بود. ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی به ترتیب ۳/۹۲ (%۰/۹۵-۶/۸۹ :CI۹۵%) و ۲/۷۰ (%۸/۷۴-۸/۶۵ :CI۹۵%) درصد بود. میانگین پایایی بین دو ارزیاب ۵۱/۰ =K بود که در محدوده متوسط بود.
نتیجه گیری: ابزار غربالگری سوءتغذیه که توسط دو پرستار مختلف برای هر بیمار تکمیل شد، پایایی داشت و در مقایسه با ارزیابی های تغذیهای، از روایی قابل قبولی برخوردار بود. به کمک این ابزار میتوان بیماران سوءتغذیه را سریع شناسایی کرد.
سید محمد نیازی، حمید اراضی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
سابقه و هدف: در سال های اخیر، صنعت نوشیدنیهای ورزشی گسترش فزاینده ای داشته است و نوشابه های انرژی زا عمدتاً برای افزایش عملکرد ورزشی یا کاهش آثار دهیدراسیون مصرف می شوند. به دلیل اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر نوشابه انرژی زا با دارونما بر عملکرد استقامتی، مقدار گلوکز خون، ضربان قلب و درک سختی فعالیت انجام شد.
مواد و روشها: ۹ نفر مرد دونده استقامتی حرفهای طی دو جلسه جداگانه (یک جلسه مصرف نوشیدنی انرژی زا و جلسه دیگر دارونما) در زمانهای ۱۵ دقیقه قبل از فعالیت (۶ میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و در ادامه، به ترتیب در زمان های ۱۵، ۳۰، ۴۵ و۶۰ دقیقه پس از آغاز فعالیت (۲ میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن)، ابتدا ۶۰ دقیقه با شدت ۷۰% بیشینه ضربان قلب (HRmax) و در ادامه، با شدت ۸۵% HRmax تا زمان رسیدن به واماندگی روی نوارگردان دویدند.
یافتهها: تفاوت معنی داری بین مسافت دویده شده دوندگان مصرف کننده نوشیدنی انرژیزا و دارونما مشاهده شد (۰۵/۰>P). همچنین، تفاوت معنی داری بین نوشیدنی انرژیزا و دارونما در مقدار گلوکز پلاسما در زمان قبل و بعد از ۶۰ دقیقه فعالیت مشاهده شد (۰۵/۰>P). از دیگر نتایج، تفاوت معنی دار ضربان قلب هر مرحله نسبت به مرحله قبلی بود (۰۵/۰>P). هر قدر زمان فعالیت، بیشتر میشد، ضربان قلب نیز افزایش مییافت. تفاوت معنیداری هم بین نوشیدنی انرژیزا و دارونما در تعداد ضربان قلب مشاهده شد (۰۵/۰>P). همچنین، تفاوت معنیداری بین شاخص سختی فعالیت مصرفکنندگان نوشیدنی انرژیزا و دارونما ملاحظه شد (۰۵/۰>P).
نتیجه گیری: مصرف نوشیدنی انرژیزا فقط در لحظات پایانی فعالیت شدید می تواند بر افزایش عملکرد دویدن و کاهش RPE موثر باشد.
واژگان کلیدی: نوشابه انرژی زا، اثر ارگوژنیک، قند خون، خستگی، ورزشکاران
محتشم غفاری، صدیقه نیازی، علی رمضانخانی، حمید سوری،
دوره ۷، شماره ۵ - ( ويژه نامه زمستان ۱۳۹۱ )
چکیده
سابقه و هدف : پوکی استخوان، اپیدمی خاموش عصر حاضر است که با توجه به میزان ابتلای بالای زنان به این بیماری و عوارض ناشی از آن اهمیت ویژه ای برخورداراست و مهمترین نکته در مورد این بیماری قابل پیشگیری بودن آن است. از آنجا که دختران نوجوان جمعیت پر خطر این بیماری را تشکیل میدهند، هدف از این مطالعه بررسی میزان آگاهی دانشآموزان دختر پایه دوّم راهنمایی از بیماری پوکی استخوان، دریافت کلسیم و فعّالیت جسمانی می باشد.
مواد و روشها: مطالعه به صورت مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی و جامعه مورد مطالعه، دانشآموزان دختر پایه دوّم راهنمایی شهرستان کلاله در سال تحصیلی ۹۲-۱۳۹۱ بود. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه ای روا و پایا مشتمل بر دو بخش شامل اطلاعات دموگرافیک و سوالات مربوط به آگاهی در زمینه استئوپروز که شامل دو بخش کلسیم دریافتی و فعالیت جسمانی بود. پس از جمع آوری داده ها، تحلیل از طریق نرم افزار SPSS ۱۶ و به کمک آزمونهای آماری مناسب انجام شد. مشارکت افراد در مطالعه داوطلبانه و با رضایت آگاهانه صورت گرفت.
یافتهها : نتایج این بررسی نشان داد، ۹/۵۷% دانشآموزان آگاهی ضعیف و ۱/۴۲% دانشآموزان آگاهی متوسط داشتند و هیچ یک از دانشآموزان آگاهی خوب نداشتند و تنها به تعداد اندکی از سوالات مربوط به آگاهی در بخش عوامل خطر و راههای پیشگیری از پوکی استخوان، آن هم به طور غیر قابل قبول ارائه کردند.
نتیجه گیری : سطح آگاهی جامعه دختران شرکت کننده در پژوهش حاضر در مورد پوکی استخوان، بسیار پایین بود و در حد قابل قبولی نبود که این امر ضرورت جدی برای طراحی، اجرا و ارزشیابی مداخلات آموزشی دانشآموزان دختر تحت پوشش در خصوص پوکی استخوان را تأکید میکند.
واژگان کلیدی : آگاهی، دانشآموزان، پوکی استخوان، دریافت کلسیم، فعّالیت جسمانی
مطهره نواب، سمیه حسین پور نیازی، پروین میرمیران، جلال الدین میرزای رزاز، فریدون عزیزی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده
سابقه و هدف: تحقیقات انجام شده در زمینه مصرف شیر شتر در رابطه با بهبود عوامل خطر دیابت نوع ۱و ۲ و سندرم متابولیک متناقض است. هدف از این مطالعه مروری نظاممند، تأثیر شیر شتر بر روی شاخصهای گلیسمی و پروفایلهای چربی خون در افراد مبتلا به سندرم متابولیک، دیابت نوع ۱ و ۲ میباشد.
مواد و روشها: برای استخراج مقالات اصیل انگلیسی، در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس و پابمد، بدون محدود کردن سال انتشار تا میسال۲۰۲۳ با استفاده از کلید واژههای زیر انجام شد.
“Metabolic syndrome” or “type۱ diabetes” or “type ۲ diabetes” or “lipid profile” or “insulin” or“fasting blood glucose” or“HbA۱c” and “camel milk”
یافتهها: از ۷۳ مطالعه، یازده مطالعه وارد مرور نظاممند حاضر شدند. هفت مطالعه میزان قند خون ناشتا را مورد بررسی قرار دادند که در ۳ مطالعه قند خون ناشتا پس از مصرف شیر شتر کاهش پیدا کرد. همچنین ۷ مطالعه میزان سطح HbA۱c را مورد بررسی قرار دادند که در ۴ مطالعه میزان سطح HbA۱c به طور معنیداری کاهش یافت. شش مطالعه میزان دوز انسولین دریافتی را مورد ارزیابی قرار دادند که در ۵ مطالعه میزان سطح دوز انسولین در مقایسه با ابتدای مطالعه به طور معنیداری کاهش یافت. همچنین ۸ مطالعه میزان پارامترهای چربی خون را مورد بررسی قرار دادند که در اکثر این مطالعات پارامترهای چربی خون تغییر پیدا نکردند.
نتیجه گیری: نتایج اثر مصرف شیر شتر بر روی شاخصهای گلیسمی و پروفایلهای چربی خون متناقض است. انجام مطالعات کارآزمایی بالینی با مدت زمان طولانیتر و با حجم نمونه بیشتر ضروری میباشد.