۲ نتیجه برای فاکتورهای انعقادی
هادی طبیبی، حسین ایمانی، مینو احمدی نژاد،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۶ )
چکیده
سابقه و هدف: مهمترین علت مرگ و میر بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه، از جمله بیماران تحت دیالیز صفاقی، بیماریهای قلبی عروقی است. در بیماران تحت دیالیز صفاقی، وجود استرس اکسیداتیو، بالا بودن غلظت هموسیستئین و فاکتورهای انعقادی خون، از عوامل مهم بروز بیماریهای قلبی عروقی هستند. برخی مطالعات، اثرات مفید مصرف سویا را بر استرس اکسیداتیو و هیپرهموسیستئینمی در بیماران غیر مبتلا به نارسایی مزمن کلیه نشان دادهاند؛ امّا تاکنون مطالعهای در این زمینه، روی بیماران تحت دیالیز صفاقی انجام نشده است. بنابراین، مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات مصرف سویا بر استرس اکسیداتیو، هموسیستئین، فاکتورهای انعقادی و فسفر خون بیماران تحت دیالیز صفاقی صورت گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه، یک کارآزمایی بالینی تصادفی بود که در آن ۴۰ بیمار تحت دیالیز صفاقی ( ۲۰ زن
و ۲۰مرد) به طور تصادفی به دو گروه دریافت کننده سویا و گروه شاهد تقسیم شدند. در این مطالعه، بیماران گروه دریافت کننده سویا، روزانه ۲۸ گرم آرد سویای بافتدار (حاوی ۱۴ گرم پروتئین سویا) به مدت ۸ هفته دریافت کردند، در حالی که بیماران گروه شاهد، رژیم معمول خود را که فاقد سویا بود، ادامه دادند. در آغاز مطالعه و پایان هفته هشتم، از هر بیمار cc۱۰ خون بعد از ۱۲ تا ۱۴ ساعت ناشتایی گرفته شد و سپس غلظت LDL اکسیده شده ( ox-LDL) هموسیستئین، فسفر، فیبرینوژن و میزان فعالیت فاکتورهای انعقادی VII ، IX و X اندازهگیری شد.
یافته ها: در این مطالعه، در گروه دریافت کننده سویا، درصد فعالیت فاکتور انعقادی IX پلاسما در پایان هفته هشتم نسبت به زمان شروع مطالعه ۱۷% کاهش یافت (۰۱/۰> P). این کاهش در مقایسه با گروه شاهد، معنیدار بود(۰۵/۰> P). در طول مطالعه، درصد فعالیت فاکتور انعقادی IX پلاسما در گروه شاهد، تغییر معنیداری پیدا نکرد و تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه از نظر میزان تغییرات غلظت ox-LDL ، هموسیستئین، فسفر، فیبرینوژن و میزان فعالیت فاکتورهای انعقادی VII و X مشاهده نشد.
نتیجه گیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که مصرف سویا، سبب کاهشِ معنیدارِ فعالیت فاکتور انعقادی IX در بیماران تحت دیالیز صفاقی میشود و بنابراین، ممکن است در پیشگیری از ترومبوز و بیماریهای قلبی و عروقی در این بیماران مؤثر باشد.
هادی طبیبی، فریبا هاکش زاده، مینو احمدی نژاد، طاهره ملکوتیان، مهدی هدایتی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده
سابقه و هدف: افزایش احتمال انعقاد خون، یک عامل خطر مهم برای ترمبوز و عوارض ناشی از آن مانند بیماری ایسکمیک قلب، سکته مغزی و نارسایی فیستولهای شریانی- وریدی در بیماران همودیالیزی است. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات مکمل L- کارنیتین روی غلظت فاکتورهای انعقادی و ضدانعقادی پلاسما در بیماران همودیالیزی انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو کور بود که در آن ۴۲ بیمار همودیالیزی ( ۲۵ زن و ۱۷مرد) به طور تصادفی به دو گروه دریافت کننده مکمل L- کارنیتین و گروه دارونما تقسیم شدند. در این مطالعه که ۱۲ هفته به طول انجامید، بیماران همودیالیزی در گروه L– کارنیتین، روزانه یک ویال محلول خوراکی L- کارنیتین، حاوی mg۱۰۰۰ L- کارنیتین دریافت میکردند؛ در حالی که بیماران گروه دارونما روزانه یک ویال دارونمای مشابه دریافت میکردند. در شروع مطالعه و پایان هفته دوازدهم از هر بیمار قبل از دیالیز cc۵/۸ خون بعد از ۱۲ تا ۱۴ ساعت ناشتایی گرفته شد و سپس غلظت پلاسمایی فیبرینوژن ، فعالیت پروتئین C ، فاکتورهای انعقادی شماره V، VII،IX پلاسما و غلظت tPA، PAI-۱، کارنیتین آزاد و CRP سرم اندازهگیری شد.
یافتهها: در این مطالعه در گروه دریافت کننده مکمل L- کارنیتین در پایان هفته دوازدهم نسبت به زمان شروع مطالعه غلظت کارنیتین آزاد سرم به طور معنیدار و به میزان ۱۵۰% افزایش یافت (۰۰۱/۰>P). در گروه دریافت کننده مکمل L- کارنیتین غلظت فیبرینوژن پلاسما به میزان mg/dl۹۸ و غلظت CRP سرم به میزان ۴۱% کاهش یافت که در مقایسه با گروه دارونما معنیدار بود (۰۵/۰>P). تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه از نظر میزان تغییرات درصد فعالیت پروتئین C ، فاکتورهای انعقادی V، VII،IX پلاسما و نسبت PAI-۱به tPA سرم مشاهده نشد.
نتیجه گیری: یافتههای این مطالعه نشان میدهد که مکمل L-کارنیتین میتواند سبب کاهش CRP سرم به عنوان یک نشانگر التهاب سیستمیک و فیبرینوژن پلاسما به عنوان یک فاکتور انعقادی وابسته به التهاب در بیماران همودیالیزی شود، در حالی که هیچ تأثیری روی فاکتورهای انعقادی و ضد انعقادی غیر وابسته به التهاب ندارد.