استادیار گروه فارماسیوتیکس، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی شیراز، فارس، شیراز ، ghyousefi@sums.ac.ir
چکیده: (7181 مشاهده)
سابقه و هدف: پلیاتیلن ترفتالات PET(Poly ethylene terephthalate) از پرکاربردترین ظروف در صنعت بستهبندی و غذا است. با وجود ویژگیهای مناسب، ترکیبات موجود در ساختار بسپار ممکن است به داخل مادهی غذایی مهاجرت کنند که تجمع این مواد در بدن انسان سبب بروز مشکلاتی در سلامتی می گردد.
مواد و روشها: 27 نمونه یک لیتری گلاب تهیه شد و در دماهای 4، 25 و C˚42 و زمانهای 2 روز، 2 هفته و 2 ماه، میزان مهاجرت فتالات ها بهوسیله کروماتوگرافی گازی- طیفسنج جرمی (GC-MS) با سه تکرار به روش میکرو استخراج مایع مایع کمک شده با هواAir assisted liquid liquid micro extraction(AALLME) اندازه گیری شد.
یافتهها: با افزایش دما از 4 به C˚25، میزان مهاجرت دیمتیلفتالات DMP(Di methyl phthalate)و دیبوتیلفتالات DBP Di butyl phthalate)) در روز دوم به ترتیب از 76/14 به 55/19 و از 90/131 به 6/ 149 ppb افزایش یافت؛ با افزایش دوباره دما به C˚42، میزان مهاجرت به ترتیب به میزان 62/5 و 4/29 ppb دیگر افزایش یافت. در نهایت، در انتهای ماه دوم مهاجرت DMP و DBP به ترتیب در دمای 4، 25 و 42 درجه سانتیگراد به 6/38، 45/49، 50/64 و 7/193، 1 /201 و 7/258 ppb رسید. مهاجرت کلی نیز mg/dm2 7/1 بود.
نتیجهگیری: ظروف PET برای نگهداری گلاب مناسب نیستند. همچنین اندازهگیری مهاجرت در ظروف شیشه ای نشان داد که مخازن پلاستیکی که عرقیاتی مانند گلاب را در آن نگهداری می کنند، نیز از عوامل مهم در مهاجرت فتالاتها است؛ بنابراین توصیه می شود برای ارتقای سلامت جامعه از مخازنی از جنس استیل زنگ نزن یا ظروف شیشه ای استفاده شود
واژگان کلیدی:مهاجرت، دی متیل فتالات، دی بوتیل فتالات، گلاب، پلیاتیلن ترفتالات (PET)
Hosseini J, Homayouni rad A, Ghanbarzadeh B, Sobhani Z, Yousefi G. Migration of Dibutyl Phthalate and Dimethyl Phthalate in Rose Water Packaged in Polyethylene Terephthalate Containers. Iranian J Nutr Sci Food Technol 2016; 11 (2) :95-104 URL: http://nsft.sbmu.ac.ir/article-1-1957-fa.html
حسینی جواد، همایونی راد عزیز، قنبرزاده بابک، سبحانی زهرا، یوسفی غلامحسین. مهاجرت دی متیل فتالات و دی بوتیل فتالات در گلاب بستهبندی شده در ظروف پلیاتیلن ترفتالات. علوم تغذیه و صنایع غذایی ایران. 1395; 11 (2) :95-104