[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
.
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
برای نویسندگان::
آرشیو مجله و مقالات::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
IFRAME

..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۹ نتیجه برای باژن

مرجان باژن، فریده طاهباز، حمید علوی مجد،
دوره ۷، شماره ۵ - ( ويژه نامه زمستان ۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: اسید فولیک یک ماده مغذی مهم برای حفظ و ارتقای سلامت محسوب می‌شود و کمبود آن احتمال بروز بیماری های قلبی و عروقی، انواع مختلف سرطانها، و اختلالات عصبی ـ شناختی را افزایش می‌دهد. این پژوهش با هدف تعیین وضعیت اسید فولیک و برخی عوامل موثر بر آن در دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشگی شهید بهشتی انجام شد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی و توصیفی- تحلیلی، ۳۴۶ نفر از دانشجویان دختر که دارای شرایط ورود به این بررسی بودند به طور تصادفی از دانشکده‌های مختلف انتخاب شدند. برای هر یک از دانشجویان پرسشنامه‌های مربوط به ویژگی‌های عمومی و وضعیت آگاهی شان در زمینه فولات و اهمیت دریافت آن تکمیل شد. فولات سرم به روش Radio Immunoassay RIA)) اندازه گیری شد. برای تعیین مقدار دریافت غذایی اسید فولیک از پرسشنامه‌های یادآمد خوراک سه روزه استفاده گردید. این اطلاعات با استفاده از نرم افزار FP (Food Processor ) مورد آنالیز قرار گرفت. یافته‌ها: از نظر سطح فولات سرم، ۵/۳ ، ۷/۳۲ و ۸/۶۳ درصد از دانشجویان به ترتیب دچار کمبود شدید، خفیف و طبیعی بودند. اکثریت جمعیت کل (۹۳%) کمتر از مقدار توصیه شده اسید فولیک دریافت می‌کردند. نیمی از دانشجویان دارای آگاهی خوب و یا عالی در مورد اسید فولیک و اهمیت دریافت آن بودند. بین میزان آگاهی دانشجویان در مورد فولات با دریافت غذایی آن، و همچنین بین فولات سرم با دریافت غذایی آن ارتباطی مشاهده نشد. سطح فولات سرم در مصرف کنندگان مکمل مولتی ویتامین/ مینرال نسبت به سایرین، به طور معنی‌داری بیشتر بود (۰۰۰۱/۰P< ). نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شیوع کمبود فولات در دانشجویان مورد بررسی بالا و در حد قابل توجه است. با توجه به اهمیت دریافت فولات، برنامه ریزی برای اجرای مداخلات مناسب جهت افزایش دریافت آن ضروری به نظر می‌رسد. واژگان کلیدی: اسید فولیک، آگاهی تغذیه‌ای، دانشجویان دختر
نارسیس امین رشتی، اسما زمانی، مرجان باژن،
دوره ۷، شماره ۵ - ( ويژه نامه زمستان ۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: در شرایطی که نیمی از مردم جهان در گرسنگی، کمبود کیفی یا کمی غذایی قرار دارند و هر هفته تعداد زیادی از کودکان به کام مرگ می‌روند. موضوع فقر، روشهای اندازه‌گیری آن و بویژه راه‌های مقابله با آن یکی از موضوعات مورد توجه اکثر دولت-ها و نیز سازمان‌های بین‌المللی از جمله بانک جهانی بوده است. نقش تغذیه در سلامت، افزایش کارایی، یادگیری انسان‌ها و ارتباط آن با توسعه اقتصادی طی تحقیقات وسیع جهانی به اثبات رسیده است. بر همین اساس این مطالعه فقر را از بعد خوراکی مورد بررسی قرار داده است. مواد و روش‌ها: در این تحقیق، با استفاده از داده‌های هزینه- درآمد خانوار مرکز آمار ایران به تفکیک شهر و روستا در سال ۱۳۸۸، خط فقر خوراکی خانوار در شهر و روستا بر اساس روش دکتر پژویان برآورد گردیده است. یافته ها: نتایج این مطالعه با در نظر گرفتن این نکته که بعد خانوار در روستا بیشتر از شهر می باشد حاکی از آن است که خط فقر خوراکی خانوار شهری ۱۱۵۷۳۵۴ ریال در ماه است و نیز خط فقر کل برابر با ۵۰۱۷۴۷۶ ریال و درصد افراد زیر خط فقر برابر ۲۹,۵ درصد است و میزان خط فقر خوراکی در ماه و کل خانوار روستایی به ترتیب برابر با ۲۰۷۵۴۷۳ و ۵۸۵۶۲۹۶ ریال است و درصد افراد زیر خط فقر در روستا برابر با ۶.۵ درصد است. نتیجه گیری: به طور کلی وضعیت فقر در شهر و روستا در سال ۱۳۸۸ افزایش پیدا کرده است. واژگان کلیدی: خط فقر خوراکی، درصد افراد زیرخط فقر، روش دکتر پژویان، بودجه خانوار
ملیحه زاهدی راد، نسترن شریعت زاده، تیرنگ رضا نیستانی، علی کلایی، اعظم غروی، مرجان باژن،
دوره ۷، شماره ۵ - ( ويژه نامه زمستان ۱۳۹۱ )
چکیده

سابقه و هدف: کاهش سطوح (OH)D ۲۵ سرم در نمونه‌های مبتلا به اختلال تحمل گلوکز و دیابتی‌های نوع ۲ گزارش شده است. به منظور مقایسه وضعیت ویتامین D بیماران دیابتی و افراد سالم یک بررسی پایلوت بر روی بیماران دیابتی نوع ۱ (۳۰ نفر)، دیابتی نوع ۲ (۳۰ نفر) و نمونه‌های سالم (۳۰ نفر) در طی پائیز و زمستان ۱۳۸۴ انجام شد. مواد و روش ها: آنالیز سرم از نظر مقدار ۲۵ هیدروکسی کوله کلسیفرول با استفاده از ۳ روش HPLC، CPBA و RIA انجام شد. در این بررسی سطوح سرمی (OH)D ۲۵ به صورت زیر طبقه بندی شده بود: نرمال معادل با سطوح بیشتر یا مساوی nmol/L ۳۷، کمبود خفیف معادل با سطوح nmol/L ۳۷< (OH)D ۲۵ ≥۲۵، کمبود متوسط ۲۵ < (OH)D ۲۵ ≥ ۵/۱۲، کمبود شدید ۵/۱۲<. یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که بروز کمبود ویتامین D در افراد سالم و بیماران دیابتی نوع ۱ مشابه است. میانگین سطح سرمی (OH)D ۲۵ بر اساس ارزیابی با روش HPLC در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ بطور قابل توجهی بالاتر از دیابت نوع ۱بود (nmol/L ۵/۸ ±۲/۵۸ در مقابل ۵± ۳۵، Mann Whitney U-Wilcoxon، ۰۲۴/۰=p). سطح سرمی (OH)D ۲۵ در هر دو روش CPBA و RIA در مقایسه با روش HPLC بیش از حد برآورد می‌شود. نتیجه گیری: یافته‌های این بررسی نشان داد که دست کم در فصول سرد سال وضعیت ویتامین D افراد سالم و بیماران مبتلا به دیابت نوع ۱ مشابه است. واژگان کلیدی: ویتامین D، ۲۵- هیدروکسی کوله کلسیفرول، دیابت ملیتوس
آرزو حقیقیان رودسری، فرشته بایگی، مریم شکوهی، مرجان باژن، آرش رشیدی،
دوره ۷، شماره ۵ - ( ويژه نامه زمستان ۱۳۹۱ )
چکیده

سوء‌تغذیه در بیماران پذیرش‌شده در بیمارستان و مراجعین به مراکز بهداشتی بسیار شایع است. اگر علائم سوء‌تغذیه مورد توجه قرار نگیرد، و یا با نشانه‌های بیماری اصلی فرد اشتباه شود، بهبودی به کندی صورت گرفته، زمان بستری در بیمارستان افزایش یافته و بیمار توانایی کمتری برای جراحی و تجویز دارو دارد. هدف این مقاله بررسی میزان شیوع سوء‌تغذیه در مراجعه‌کنندگان به برخی مراکز درمانی ایران و سایر کشورهای دنیا و مهم‌ترین عوامل مؤثر بر آن می‌باشد. مقالات بکار رفته در این مرور سیستماتیک از طریق جستجو در بانک‌های اطلاعاتی Medline, Iranmedex, SID, Magiran, Pubmed, Scopus و پایان‌نامه‌های موجود در این زمینه و با استفاده از کلیدواژه‌های مبتنی بر تزاروس مانند سوء‌تغذیه، بیمارستان، شیوع و مدیریت تغذیه‌ای بین سالهای ۱۹۸۴ و ۲۰۱۲ گردآوری شد. بر اساس مطالعات مرورشده، شیوع سوء‌تغذیه در افراد مراجعه‌کننده به مراکز درمانی و در بیمارانی که از این مراکز ترخیص می‌شوند، حدود ۲۰ تا ۵۰ درصد است. عواملی که در بروز سوء‌تغذیه در این بیماران دخیل هستند شامل عدم تشخیص صحیح سوء‌تغذیه در زمان پذیرش بیماران در مراکز درمانی، سن، جنس، سرطان، وجود عفونت، زمان طولانی بستری، دریافت ناکافی، سو‌ء‌هضم یا جذب، افزایش نیاز به دریافت مواد غذایی، افزایش از دست دادن مواد مغذی، بیماری و مصرف هم‌زمان داروها ارتباط دارد. در مراکز درمانی، بخش‌های پرخطر به جهت شیوع بیشتر سوء‌تغذیه شامل سالمندان، مراقبت‌های ویژه، نفرولوژی، داخلی، گوارش و جراحی قلب هستند. واژگان کلیدی: سوء‌تغذیه، بیمارستان، مراکز درمانی، شیوع
مرجان باژن، ناصر کلانتری، نسترن کشاورز محمدی، حسن عینی زیناب، هدایت حسینی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده

سابقه و هدف: بازار غذاهای فراسودمند در سراسر جهان در حال رشد است و محصولات جدید به طور مداوم وارد بازار می­شوند. گسترش این محصولات مستلزم آگاهی از عوامل مؤثر بر پذیرش آنها است. با توجه به خلاء اطلاعاتی در این زمینه در کشور، مطالعه حاضر با هدف تبیین تسهیل­کننده­های مصرف لبنیات فراسودمند از دیدگاه ذی نفعان در شهر تهران انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه کیفی با استفاده از رویکرد بازاریابی اجتماعی انجام شد. در مجموع ۸ بحث گروهی متمرکز و ۴۰ مصاحبه فردی عمیق در فاصله زمانی اردیبهشت تا شهریور ۱۳۹۳ برگزار شد. مشارکت­کنندگان ۱۰۵ نفر شامل ۱۰ نفر از ذی­نفعان حوزه تولید، ۹ نفر از ذی‌نفعان حوزه عرضه و فروش، ۲۱ نفر از ذی­نفعان تأثیرگذار، و ۶۵ نفر از مصرف­کنندگان (۶۵ نفر شامل ۴۴ زن خانه­دار و ۲۱ زن شاغل) بودند. روش انتخاب مشارکت­کنندگان، نمونه‌گیری هدفمند و با حداکثر تنوع بود و با هدف شناسایی ذی­­نفعان کلیدی از روش گلوله برفی استفاده شد. جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده­ها به طور همزمان انجام شد. فرآیند تحلیل داده­ها با رویکرد جهت­دار و به کمک نرم افزار  MAXQDA۲۰۱۰ صورت پذیرفت.
یافتهها: تسهیل­کننده­های مصرف لبنیات فراسودمند در قالب پنج طبقه اصلی شامل عوامل مربوط به محصول (با دو زیر طبقه شامل ویژگی­های حسی و غیر حسی)، قیمت (با دو زیر طبقه شامل دسترسی فیزیکی و دسترسی اقتصادی)، مکان، و ترویج (با پنج زیرطبقه شامل اطلاع­رسانی، آموزش، توصیه متخصصان/ دوستان یا سایرین، تبلیغات و حمایت از تولید) به عنوان آمیزه­های بازاریابی اجتماعی و عوامل مربوط به مصرف­کننده به عنوان یک بعد جدید (با پنج زیرطبقه شامل دانش کافی، ویژگی­های جمعیتی ـ اجتماعی، نگرش مثبت به محصول، ذائقه غذایی، ارزش­ها و اولویت­های غذایی) تبیین شد.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه می­تواند منبعی ارزشمند در زمینه طراحی مداخلات مؤثر جهت افزایش مصرف لبنیات فراسودمند در جامعه باشد.
 
مائده گردعلی، مرجان باژن،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده

سابقه و هدف: الگوی فرانظریه ای از جمله الگو‌های پر کاربرد برای تغییر رفتار است که به شناخت مؤلفه‌های سلامتی کمک می‌کند. از طرفی دریافت چربی رژیم غذایی یک رفتار بسیار مهم در سلامتی فرد است. بنابراین هدف از انجام این مطالعه تعیین رابطه بین سازه‌های الگوی فرا نظریه‌ای با دریافت چربی غذایی در زنان میانسال مبتلا به چاقی یا اضافه وزن ساکن شهر شازند- استان مرکزی است.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی ۱۱۴ زن ۵۹-۳۰ ساله مبتلا به چاقی یا اضافه وزن به روش تصادفی وارد مطالعه شدند. اطلاعات مربوط به دریافت‌های غذایی از طریق ۳ یادآمد ۲۴ ساعته ی خوراک، اطلاعات سازه‌های الگوی فرا نظریه‌ای برای کاهش دریافت چربی از طریق پرسشنامه اعتبار سنجی شده سازه‌ها و اطلاعات مربوط به میزان فعالیت بدنی افراد از طریق پرسشنامه بین المللی فعالیت بدنی جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۰ انجام گرفت. از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه برای بررسی متغیر‌های کمی با توزیع نرمال و از آزمون کروسکال والیس برای متغیر‌های غیر نرمال استفاده شد.  همچنین جهت تعیین وجود و شدت روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شد.
یافتهها: ۲/۱۳٪ از شرکت کنندگان مطالعه در مرحله پیش تفکر، ۴/۱۸٪ در مرحله تفکر، ۵/۳۲٪ در مرحله آمادگی، ۵/۱۰٪ در مرحله عمل و ۴/۲۵٪ در مرحله نگهداری قرار داشتند. دریافت چربی کل، کلسترول، اسیدهای چرب اشباع، کل انرژی و درصد انرژی حاصل از چربی با پیشرفت در مرحله تغییر به طور معنی‌داری کاهش یافت (۰۱/۰p<). بین دریافت چربی کل، کلسترول و اسید چرب اشباع با مرحله تغییر همبستگی معکوس و معنی‌داری وجود داشت (۴/۰r>). بین دریافت چربی کل، اسید چرب اشباع و کل انرژی با میانگین نمره خودکارآمدی همبستگی معکوس و معنی‌داری وجود داشت (۲۴/۰r>). همچنین بین دریافت چربی کل،کلسترول، PUFA ، اسید چرب اشباع و کل انرژی دریافتی روزانه با نمره فرآیندهای رفتاری همبستگی معکوس معنی‌دار وجود داشت (۳/۰r>).
نتیجه گیری: درک و شناخت رفتار مصرف چربی و عوامل مؤثر بر آن می‌تواند به اصلاح الگوی مصرف چربی و در نتیجه کاهش شیوع بیماری‌های مرتبط با آن در جامعه کمک کند.

مرجان باژن، عصمت ناصری، فرنام شفیعی ثابت،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۰ )
چکیده

سابقه و هدف: نان ماده اصلی در سبد غذایی خانوارهای ایرانی است و روزانه قسمت اعظم انرژی، پروتئین، برخی از مواد معدنی و ویتأمین های مورد نیاز بدن را تأمین می­کند. باتوجه به اینکه پارامترهای کیفی نان نقش مهمی در سلامتی و رضایت مصرف­کنندگان دارد، مطالعه حاضر به منظور شناسایی چالش­ها و موانع فراروی ارتقای کیفیت نان از دیدگاه ذی­نقشان کلیدی و صاحب­نظران مرتبط با زنجیره گندم، آرد و نان در کشور، نانوایان و مصرف­کنندگان شهر تهران انجام شد.
مواد و روشها: پژوهش حاضر به ­روش کیفی انجام شد. داده­های کیفی با ۱۰ بحث­گروهی متمرکز و ۳۴ مصاحبه انفرادی عمیق جمع­آوری شد. در مجموع، ۱۱۷ نفر در این مطالعه مشارکت داشتند. روش انتخاب مشارکت­کنندگان، نمونه­گیری هدفمند و با حداکثر تنوع بود و با هدف شناسایی ذی­نقشان کلیدی و صاحب­نظران از روش گلوله برفی استفاده شد. اطلاعات به روش تماتیک یا درونمایه‌ای با نرم‌افزار MAXQDA۲۰۱۰ تحلیل شد.
یافتهها: عمده­ترین چالش­ها و موانع ارتقای کیفیت نان به ترتیبِ درجه اهمیت شامل کیفیت پایین مواد اولیه، استفاده از افزودنی­های غیرمجاز در تهیه نان، آموزش و تجربه ناکافی کارگران نانوایی، مشخص نبودن متولی نان، عدم رعایت بهداشت فردی و محیط در نانوایی­ها، نرخ­گذاری نان بدون توجه به هزینه­های نانوا، تصویب صدور مجوز نانوایی بدون اعمال نظر کارشناسی، مقرون به صرفه نبودن استفاده از بهبوددهنده­ها برای نانوایی­ها، دو نرخی بودن آرد، کوتاهی زمان پخت در تنور، حرارت مستقیم پخت، و عدم دقت کافی در خرید گندم به دلیل دولتی بودن سیستم خرید بودند.
نتیجه گیری: یافته­های مطالعه حاضر به فهم بهتر چالش­ها و موانع ارتقای کیفیت زنجیره گندم و آرد و نان در کشور کمک می­کند. این اطلاعات می­تواند برای سیاستگذاری و برنامه­ریزی در جهت ارتقای کیفیت تولید و عرضه نان مفید باشد.
مرجان باژن، ناصر کلانتری، نسترن کشاورز محمدی، حمید علوی مجد،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: تولید غذاهای فراسودمند با هدف پیشگیری و مدیریت بیماری­های مزمن مرتبط با رژیم غذایی در سراسر جهان، از جمله ایران، رو به افزایش است. با توجه به اهمیت درک عوامل مؤثر بر پذیرش این محصولات، مطالعه حاضر با هدف طراحی و روان­سنجی ابزار سنجش تعیین­کننده­های مصرف و ترجیحات بزرگسالان در باره لبنیات فراسودمند در شهر تهران انجام شد.
مواد و روشها: این مطالعه با رویکرد ترکیبی (کیفی ـ کمی) انجام شد. سؤالات پرسشنامه با استفاده از نتایج یک مطالعه کیفی و مرور گسترده ادبیات موجود طراحی شد. در بخش کمی، ویژگی­های روان­سنجی ابزار، روایی محتوا، روایی صوری، همسانی درونی و ثبات ابزار مورد بررسی قرار گرفت. داده­ها با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ، همبستگی درون طبقه­ای و کاپا و نرم افزار SPSSv۲۱  تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: پرسشنامه اولیه شامل ۵۲ سؤال بود. پس از تعیین شاخص و نسبت روایی محتوا، تعداد سؤالات ابزار به ۳۳ سؤال کاهش یافت. متوسط شاخص روایی محتوای کل ابزار ۹۶/۰ به دست آمد. پایایی همسانی درونی مقیاس نگرش ۸۷/۰ برآورد شد. ضریب کاپا برای آشنایی/ عدم آشنایی با لبنیات فراسودمند، و همچنین مصرف/ عدم مصرف آنها بین ۱-۶۱/۰ تغییر کرد. ضرایب همبستگی درون طبقه­ای برای دفعات مصرف لبنیات فراسودمند بین ۱-۶۹/۰، درجه اهمیت ویژگی­های محصول در انتخاب این لبنیات بین ۸۶/۰-۷۳/۰، دیدگاه نسبت به اطلاع­رسانی در مورد لبنیات فراسودمند بین ۹۲/۰-۸۳/۰، و نگرش نسبت به این محصولات ۹۲/۰ بود که نشان­دهنده­ ثبات بالای ابزار است.
نتیجه گیری: پرسشنامه طراحی شده ابزاری معتبر و پایا است که امکان سنجش عوامل مختلف مؤثر بر مصرف لبنیات فراسودمند و ترجیحات مصرف­کنندگان را در ارتباط با این محصولات فراهم می­کند.
مرجان باژن، فرنام شفیعی ثابت، دنیا شهامتی، کیانوش خسروی دارانی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۴ )
چکیده

سابقه و هدف: صنعت غذا به عنوان یکی از صنایع کلیدی کشور، نیازمند تعامل مؤثر با دانشگاه‌ها برای ارتقای کیفیت محصولات و خدمات خود است. باتوجه به کمبود مطالعات در این زمینه، پژوهش کیفی حاضر با هدف شناسایی چالش‌ها و موانع همکاری بین دانشگاه و صنعت غذا از دیدگاه ذی‌نقشان و صاحب‌نظران این حوزه در کشور انجام شد.
مواد و روشها: جامعه آماری مطالعه شامل اعضای هیات علمی و صاحب­نظران از سازمان‌های مختلف مرتبط با موضوع تحقیق از جمله دانشگاه‌ها، اداره استاندارد، سازمان غذا و دارو و صنعتگران حوزه غذا در سراسر کشور بود. روش انتخاب مشارکت­کنندگان، نمونه‌گیری هدفمند و با حداکثر تنوع بود. تعداد ۳۹ نفر در این مطالعه مشارکت داشتند. داده­ها با روش مصاحبه‌ نیمه ساختارمند جمع­آوری شد و به روش تماتیک با استفاده از نرم افزار MAXQDA۲۰۲۰ تحلیل گردید.
یافتهها: موانع تعامل دانشگاه و صنعت در چهار طبقه اصلی شامل چالش‌های فرهنگی و نگرشی، چالش‌های ساختاری و سازمانی، چالش‌های دانشی و مهارتی، و چالش‌های اقتصادی دسته‌بندی شدند. تعصبات و سوءتفاهم‌ها، تفاوت در دغدغه‌ها و رسالت دو نهاد، ضعف در زیرساخت‌ها، شکاف بین آموزش‌ها و پژوهش‌های دانشگاه با نیازهای صنعت، و تضاد منافع اقتصادی، از جمله در حوزه مالکیت فکری و تجاری‌سازی، از مهم‌ترین چالش‌هایی هستند که همکاری مؤثر بین این دو نهاد را با مشکل مواجه کرده‌اند.
نتیجه گیری: یافته‌ها نشان می‌دهد که تقویت همکاری دانشگاه و صنعت مستلزم تغییرات اساسی در نگرش‌ها، زیرساخت‌ها و رویه‌ها است. برای دستیابی به این هدف، ضروری است سیاست‌گذاران و مدیران دانشگاه‌ها و صنایع بر کاهش تعصبات، تسهیل انتقال دانش و فناوری، تقویت پژوهش‌های مشترک و سرمایه‌گذاری در آموزش‌های کارآفرینی تمرکز کنند.

صفحه 1 از 1     

Iranian Journal of  Nutrition Sciences and Food  Technology
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 35 queries by YEKTAWEB 4710